درباره ما
پایگاه بچه غیرتی ها (بسیارجالب)
وبی بسیار جذاب با موضوعیت دین و فرهنگ که علاوه بر عنوان کردن مهدویت به عنوان های جالب دیگری از جمله خنده و داستان و ... پرداخته است. پایگاه بچه غیرتی ها پایگاهی بسیار جذاب که سعی در بروز رسانی روزانه دارد و پایگاهی است جامع.همه رو شامل میشه.چون هر کسی حتی اگه شاه لات هم باشه یه غیرت رو تو خودش حس میکنه.امیدوارم این وبگاه و پایگاه بتونه نقش موثری در جلب توجه شما داشته باشه و نیز بتونه به ظهور آقا امام زمان کمک کنه.امیدوارم مطالب مهدوی این وب بتونه تا حد بسیار چشم انگیزی، مخاطبان خود رو منقلب کنه.در پناه حق. لطفا در نظر سنجی هم شرکت کنین. <از توجهتون ممنونم> ان شاءالله در بخش پیوند های روزانه وبلاگ های مذهبی قرار خواهد گرفت و با تبادل لینک هم موافقم. امیر حسین.
پروفایل امیر حسین.

خوراک وبلاگ ما
پیوندها
آرشیو ماهیانه

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

کد متحرک کردن عنوان وب

ابزار وبلاگ

آخرین دیدار عمومی حضرت
آخرین دیدار عمومی حضرت مهدی با شیعیان، روز هشتم ربیع اول سال 260 هجری بوده است که در مراسم تشییع جنازه ی پدر بزرگوارش حضرت عسکری ظاهر شد و بر جنازه ی پدرش نماز خواندو سپس غایب شد.این دیدار در سامرا و در خانه ی پدرش امام حسن عسکری انجام یافت. از آن زمان تا کنون، دیگر ملاقات رسمی و عمومی میان آن حضرت و دیگران به وقوع نپیوسته است.
نوشته شده در پنج شنبه 10 مرداد 1392 ساعت 13:59 توسط امیر حسین. ،
موضوعات: ویلای مهدویت، ،
برچسب‌ها: فرهنگ الفبایی، مهدویت، حرف آ،
لبخند پيامبر صلي الله عليه و آله
روزي پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله، به طرف آسمان نگاه مي كرد، تبسمي نمود. شخصي به حضرت گفت: يا رسول الله ما ديديم به سوي آسمان نگاه كردي و لبخندي بر لبانت نقش بست، علت آن چه بود؟ رسول خدا فرمود: - آري! به آسمان نگاه مي كردم، ديدم دو فرشته به زمين آمدند تا پاداش عبادت شبانه روزي بنده با ايماني را كه هر روز در محل خود به عبادت و نماز مشغول مي شد، بنويسند؛ ولي او را در محل نماز خود نيافتند. او در بستر بيماري افتاده بود. فرشتگان به سوي آسمان بالا رفتند و به خداوند متعال عرض كردند: ما طبق معمول براي نوشتن پاداش عبادت آن بنده با ايمان به محل نماز او رفتيم. ولي او را در محل نمازش نيافتيم، زيرا در بستر بيماري آرميده بود. خداوند به آن فرشتگان فرمود: تا او در بستر بيماري است، پاداشي را كه هر روز براي او هنگامي كه در محل نماز و عبادتش بود، مي نوشتيد، بنويسيد. بر من است كه پاداش اعمال نيك او را تا آن هنگام كه در بستر بيماري است، برايش در نظر بگيرم.
نوشته شده در پنج شنبه 10 مرداد 1392 ساعت 3:39 توسط امیر حسین. ،
موضوعات: کلبه داستان، ،
برچسب‌ها: داستان عسل، ،
شمشیر خصم تارک حیدر شکسته است محراب، همچو لاله در خون نشسته است فلک نجات و قائمه عرش کردگار از موج خیز حادثه بی تاب و خسته است/// امشب این دل یاد مولا می کند لیلة القـدر است و احیا می کند بشنو ای گـوش دلها بی صدا نغمه ی فـزت و رب الکعبه را /// به فرق نازنینش کی اثر می کرد شمشیر یقینا ابن ملجم وقت ضربت یا علی گفت
نوشته شده در پنج شنبه 10 مرداد 1392 ساعت 1:31 توسط امیر حسین. ،
موضوعات: کلبه احزان، کلبه مناسبتی، ،
نجات از رضا خان
نجات از رضاخان‌ شخص موثقي از مرحوم آيت الله العظمي اراكي نقل كرد كه ايشان در خطبه نماز جمعه پس از حادثه طبس و شكست آمريكا فرمود: مرحوم آيت الله آقاي حاج سيد محمدتقي خوانساري از يكي از علما نقل كرد كه: خواب ديدم به طرف مشهد مقدس مسافرت دارم، به جايي رسيديم جمعي در آن‌جا بودند، به من گفته شد رسول خداصلي الله عليه وآله در اين‌جا هستند. در عالم خواب نزد آن بزرگوار مشرف شدم، عرض‌كردم: آقا! ما را از دست رضاشاه نجات بدهيد. آن حضرت مرا ارجاع به علي بن موسي الرضاعليه السلام داد، نزد ايشان رفتم و حاجت خود را خدمت ايشان تكرار كردم، آن بزرگوار فرمود: من دستور دادم تا برداشته شود، ولي مردم قدر نمي‌دانند.
نوشته شده در پنج شنبه 10 مرداد 1392 ساعت 1:19 توسط امیر حسین. ،
موضوعات: کلبه داستان، ،
برچسب‌ها: توسل به اهل بیت، ،
راهنمایی در منی
راهنمايي در مني‌ منقول است از حاج اقای کسایی خرازی که فرمودند عموي بزرگوارم مرحوم آقاي حاج سيد محمد كسايي خرازي فرمود: به مكه رفته بودم، پايم سوزش پيدا كرد آن را بستم، به عرفات و مشعر رفتم وقتي مي‌خواستم به مني‌ روم از راه رفتن عاجز بودم و سعي كردم وسيله‌اي فراهم كنم، ولي موفق نشدم. عاقبت با همان پا خود را به مني‌ رساندم و يك نفر از سادات بغداد هم همراه من بود، هرچه گشتيم كه چادر خودمان را پيدا كنيم نتوانستيم، تا بعد از ظهر مي‌گشتيم و در آن هوا خيلي بي‌حال و مضطرب شديم. همراه من از ناراحتي و گرما، سر خود را داخل يكي از خيمه‌ها كرد، وقتي به او گفتم: بيا فلان كار را انجام دهيم، ديدم گريه مي‌كند و مضطرب و مضطر شده است. من رو به قبر مطهر حضرت اباعبدالله الحسين‌عليه السلام كردم و عرض كردم: آقا! مضطر شديم، به ما عنايت فرماييد. همان‌گاه ديدم كسي بالاي سر ما ايستاده و بدون سابقه به ما مي‌گويد: چادر خودتان را مي‌خواهيد؟ گفتم: آري، گفت: همراه من بياييد. ده قدمي رفتيم ما را به چادرمان رساند، نگاه كرديم ديديم آن مرد نيست. و نيز ايشان گفت: به مشهد براي زيارت رفتم، جوان بودم آداب زيارت را نمي‌دانستم، در بازگشت بسيار ناراحت شده و گريه زيادي كردم و خوابيدم، در خواب حضرت رضاعليه السلام را ديدم كه به من دست دادند و مصافحه كردند و مطالبي گفتند كه در خاطر ندارم.
نوشته شده در چهار شنبه 9 مرداد 1392 ساعت 23:45 توسط امیر حسین. ،
موضوعات: کلبه داستان، ،
برچسب‌ها: توسل به اهل بیت، ،
داستان
بهلول هر وقت دلش می گرفت به کنار رودخانه می آمد. در ساحل می نشست و به آب نگاه می کرد. پاکی و طراوت آب، غصه هایش را می شست. اگر بیکار بود همانجا می نشست و مثل بچه ها گِل بازی می کرد. آن روز هم داشت با گِل های کنار رودخانه، خانه می ساخت. جلوی خانه باغچه ایی درست کرد و توی باغچه چند ساقه علف و گُل صحرایی گذاشت. ناگهان صدای پایی شنید برگشت و نگاه کرد. زبیده خاتون (همسر خلیفه) با یکی از خدمتکارانش به طرف او آمد. به کارش ادامه داد. همسر خلیفه بالای سرش ایستاد و گفت: ادامه این داستان زیبا را در ادامه مطلب بخوانید. - بهلول، چه می سازی؟ بهلول با لحنی جدی گفت: - بهشت می سازم. همسر هارون که می دانست بهلول شوخی می کند، گفت: - آن را می فروشی؟! بهلول گفت: - می فروشم. - قیمت آن چند دینار است؟ - صد دینار. زبیده خاتون گفت: - من آن را می خرم. بهلول صد دینار را گرفت و گفت: - این بهشت مال تو، قباله آن را بعد می نویسم و به تو می دهم. زبیده خاتون لبخندی زد و رفت. بهلول، سکه ها را گرفت و به طرف شهر رفت. بین راه به هر فقیری رسید یک سکه به او داد. وقتی تمام دینارها را صدقه داد، با خیال راحت به خانه برگشت. زبیده خاتون همان شب، در خواب، وارد باغ بزرگ و زیبایی شد. در میان باغ، قصرهایی دید که با جواهرات هفت رنگ تزئین شده بود. گلهای باغ، عطر عجیبی داشتند. زیر هر درخت چند کنیز زیبا، آماده به خدمت ایستاده بودند. یکی از کنیزها، ورقی طلایی رنگ به زبیده خاتون داد و گفت: - این قباله همان بهشتی است که از بهلول خریده ای. وقتی زبیده از خواب بیدار شد از خوشحالی ماجرای بهشت خریدن و خوابی را که دیده بود برای هارون تعریف کرد. صبح زود، هارون یکی از خدمتکارانش را به دنبال بهلول فرستاد. وقتی بهلول به قصر آمد، هارون به او خوش آمد گفت و با مهربانی و گرمی از او استقبال کرد. بعد صد دینار به بهلول داد و گفت: - یکی از همان بهشت هایی را که به زبیده فروختی به من هم بفروش. بهلول، سکه ها را به هارون پس داد و گفت: - به تو نمی فروشم. هارون گفت: - اگر مبلغ بیشتری می خواهی، حاضرم بدهم. بهلول گفت: - اگر هزار دینار هم بدهی، نمی فروشم. هارون ناراحت شد و پرسید: - چرا؟ بهلول گفت: - زبیده خاتون، آن بهشت را ندیده خرید، اما تو می دانی و می خواهی بخری، من به تو نمی فروشم!
نوشته شده در چهار شنبه 9 مرداد 1392 ساعت 14:26 توسط امیر حسین. ،
موضوعات: کلبه داستان، ،
آخرین دولت
تعبیرهایی که در روایات در مورد دولت و حکومت امام مهدی آمده چنین است: 1-«دولت جهانی» که اشاره به قلمرو حکومت دارد؛ 2-«دولت عدالت» که اشاره به بسط عدالت در زمان حاکمیت این دولت دارد؛ 3-«دولت کریمه» که اشاره به محوریت کرامت انسان در این دولت دارد و به طور مشخص بیان شده که کرامت مداری یعنی عزّت اسلام و مسلمین از یک سو وذلّت و نفاق و منافقان از سوی دیگر؛ 4-«دولت صالحان» که اشاره به صالح بودن زمامداران آن است؛ 5-«دولت حق»که اشاره به حق مداری این دولت و نتیجه ی آن یعنی بسط حق و رفع باطل است؛ 6-«دولت مستضعفان» که اشاره به حاکمیت یافتن کسانی دارد که از سوی صاحبان زر و زور و تزویر به استضعاف کشیده شده اند. 7-«دولت امنیت» که اشاره به امنیت فراگیر در آن دولت است؛ امنیتی که هم اجتماعی است و هم ایمانی ؛ 8-دولت رفاه که اشاره به فراگیری رفاه در پهنه ی زمین است و ... یکی دیگر از تعبیر هایی که از دولت مهدی شده ولی کمتر مورد توجه قرار گرفته، تعبیر«آخرین دولت» است. این تعبیر در کلمات نورانی معصومان وجود دارد.امام باقر می فرمایند:«دولتنا آخر الدول» دولت ما آخرین دولت است. سپس در پایان کلام خویش می فرمایند: و هو قول الله عزّوجلّ:«و العاقبه للمتقین» و این همان سخن خداوند است که می فرماید:عاقبت از آن پرهیزکاران است. اهل بیت از دولت حضرت مهدی به عنوان «آخرین دولت» یاد کرده اند.اکنون دو سؤال مطرح است:1- آخرین دولت بودن به چه معناست؟ 2- علت آخرین بودن حضرت مهدی چیست؟ وقتی میگوییم دولت حضرت مهدی آخرین دولت است، هم به معنی این است که آخرین و مترقی ترین اندیشه در باب حکومت و زمامداری است و هم به معنی این است که پس از آن دولت دیگری حاکمیت نمی یابد و تا پایان تاریخ ادامه می یابد.امام باقر به دنبال این که می فرمایند:«دولت ما آخرین دولت است» چنین ادامه می دهند:«هیچ خاندان دارای حکومتی باقی نمی ماند، مگر اینکه قبل از ما به حکومت میرسند.» امام صادق نیز در این رابطه می فرمایند :«این امر(حکومت ما اهل بیت)فرا نمی رسد تا اینکه همه گروه ها بر مردم حکومت کرده باشند...آنگاه قائم قیام می کند و حق و عدالت را بر پا می دارد. در برخی روایاتی که در آنها مسئله ی آخرین دولت بودن حکومت امام مهدی ، مطرح شدهعلت آن نیز تبیین شده است.مثلا امام باقر پس از آن که می فرمایند دولت ما آخرین دولت است و پیش از آن، همه ی صاحبان قدرت و اندیشه به حکومت می رسند، در بیان علت آن نیز می فرمایند :«... تا وقتی شیوه ی حکومت ما را دیدند ،نگویند اگر ما هم به حکومت میرسیدیم ، به شیوه ی اینان رفتار میکردیم.» از مجموع این دو حدیث چینی بر میآید که علت تأخر دولت امامت، اتمام حجت تااریخی و عملی است. باید بشر به تجربه دریابدکه راه عدالت جز از طریق اهل بیت نمی گذرد و برقراری عدالت جز با دست مردان عدالت پیشه و امامان معصوم ممکن نیست.تبیین این حقیقت در گرو توجه به این سه امر است: نخست، عدالت مهم ترین نیاز بشر است. دوم ، اجرای عدالت نیاز به مردان عادل دارد. سوم، عدالت گستری نیاز به عدالت پذیری دارد. بدون عدالت پذیری، اجرای عدالت ممکن نیست.اگر امام عدالت گستر وجود داشته باشد،و لی امت عدالت پذیر وجود نداشته باشد، عملیات عدالت گستری با شکست رو به رو می شود.
نوشته شده در چهار شنبه 9 مرداد 1392 ساعت 13:42 توسط امیر حسین. ،
موضوعات: ویلای مهدویت، ،
برچسب‌ها: فرهنگ الفبایی، مهدویت، حرف آ،
آخر الزمان
«آخر الزمان» اصطلاحی است در فرهنگ ادیان بزرگ دنیا، به معنای آخرین دن حیاط بشرو قبل از برپایی قیامت.در فرهنگ اسلامی، آخر الزمان هم دوران نبوت پیامبر ، تا وقوع قیامت را شامل میشود و هم دوران غیبت و ظهور مهدی موعود را ، در دوران معاصر عده ای از مفسران و متفکران مسلمان از قبیل : مرحوم علامه طباطبایی، استاد شهید مرتضی مطهری ، سید قطب ، محمد رشید رضا ، شهید سید محمد باقر صدر و... با اتکا به آیاتی از قرآن کریم (اعراف/138، انبیاء/105، صافات /171و 172) استخلاف انسان در زمین ، فرمانروا شدن نیکوکاران زمین(وراثت صالحان) و پیروزی حق بر باطل را به رغم جولان دائمی باطل، به عنوان سرنوشت آینده بشر بیان کرده اند و آیات و روایات مربوط به تحولات آخر الزمان را بیانگر نوعی فلسفه تاریخ می دانند و به اعتقاد ایشان، عصر آخر الزمان عبارت است از دوران شکوفایی تکامل اجتماعی و طبیعی نوع انسان.چنین آینده ای امری است محتوم که مسلمانان باید انتظار آنرا داشته باشند و نباید منفعل و دلسرد به«حوادث واقعه» بنگرند، بلکه با حالتی پر نشاط و خواهان صلاح جامعه انسانی و آگاه از تحقق اهداف تاریخی انتظار ، باید سرشار از امید، آمادگی و کوششش در خور این انتظار مقدس باشند. در چارچوب این برداشت، آخرالزمان قطعه معینی از تاریخ نوع انسان است که او باید درآن حرکت تکاملی تدریجی خود را تا تحقق وعده الهی ادامه دهد. در حالی که درکتب علمای متقدم همچون«کمال الدین» شیخ صدوق و «کتاب الغیبه» شیخ طوسی، چنین تفسیری از تاریخ نبوده و تحولات آخرالزمان امری است غیر عادی که در آخرین بخش از زندگی نوع انسان واقع می گردد و به تحولات قبلی جامعه انسانی مربوط نمی شود. شناخت آخرالزمان یا فرجام شناسی(Eschatologie) در ادیان یهود، مسیحیت و زرتشتی نیز حائز اهمیت است. نگاهی به درد ها و آلام بشر اندیشمند امروز و غربت او در زوال فطرت پاک آدمی ، چنین مینمایاندکه در میان همه ی خواسته های ضد و نقضیش، امروز یکی هست که همه در آن مشترکند؛ همه اقوام و ملل یک صدا خواهان «آزادی»اند . در احادیث بسیاری آمده است که حضرت مهدی در آخرالزمان ظاهر می شود. پیامبراکرم بر فراز منبر فرمودند :« مهدی از عترت و اهل بیت من است. او در آخر الزمان ظهور میکند.» و نیز فرمودند :«مژده باد شما را به ظهور مهدی که او در آخرالزمان به هنگام سختی روزگار و فتنه و اختلاف و عدم امنیّت می آید و خداوند به وسیله ی او زمین را پر از قسط و عدل می نماید.» امام باقر نیز می فرمایند :«دولت ما آخرین دولت هاست... .» پیامبر دست ها را به سوی آسمان برافراشت و گفت :« خداوندا! برادرانم را به من بنمایان. یکی از اصحاب گفت : مگر ما برادران شما نیستیم؟ فرمودند : نه، شما یاران من هستید. برادران من کسانی هستند که در آخرالزمان می آیند و به من ندیده ایمان می آورند. خداوند آنها را پیش از اینکه از صلب پدران به رحم مادران درآیند، با نام خود و پدرانشان به من معرفی نموده است که استقامت هر یک از آنها در دین خود، از کندن خار های گَوَن در شب تاریک و به دست گرفتن آتش گداخته سخت تر است.آنها مشعل های هدایت هستند که خداوند آنها را از فتنه های تیره وتار نجات می بخشد. درباره فتن و حوادث آخرالزمان، احادیث بیشماری از حضرت ختمی مرتبت و حضرات ائمه در کتب حدیث به ثبت رسیده است. مجموعه ای از آن احادیث، به صورت کتب مستقلی به نام «ملاحم» ، «الغیبه» و دیگر نام ها نگاشته شده است. روایات معصومین نشان می دهد : با سپری شدن این دوران، بساط زندگی دنیوی بر چیده و مرحله ای جدید در نظام آفرینش آغاز می شود. آخرالزمان خود به دو مرحله کاملا متفاوت تقسیم می شود: دوران نخست که در آن انسان به مراحل پایانی انحطاط اخلاقی می رسد. دوران بعد، عصر تحقق وعده های الهی به پیامبران و اولیای خداست و با قیام مصلح جهانی آغاز می شود. کلیات عقاید مربوط به آخرالزمان تقریبا از سوی همه فرقه های بزرگ اسلامی پذیرفته شده است، ولی در خصوص وابستگی این تحولات به ظهور مهدی و نیز هوّیت او اختلاف نظر است.
نوشته شده در چهار شنبه 9 مرداد 1392 ساعت 13:35 توسط امیر حسین. ،
موضوعات: ویلای مهدویت، ،
برچسب‌ها: فرهنگ الفبایی، مهدویت، حرف آ،
دوست دارم از ته دل دلی که پرپر میزنه دلی که سازعشقتو از همه بهتر میزنه دوست دارم حتی اگه یه شب تو خواب من نیای عاشقتم مثل همه حتی اگه منو نخوای///// نشانی ده که تا آیم به سویت نشینم لحظه ای در پیش رویت چرا پنهانی از چشم من زار کجا باید نمایم جستجویت ///// درسینه مانقش رخ دوست اگرنیست یادش به دلم لحظه ای ازسینه جدانیست درسینه بی کینه مانقش توجاریست هرچندکه دردیده ماجای توخالیست ///// گل که می خندد ز طوفان حوادث غافل است ورنه این دنیا که ما دیدیم خندیدن نداشت.
نوشته شده در چهار شنبه 9 مرداد 1392 ساعت 7:40 توسط امیر حسین. ،
موضوعات: بیت الپیامک، ،
گر هزاران دام باشد هر قدم چون تو با مایی نباشد هیچ غم ///// منت ازخلقی برای لقمه ای نان میکشیم دیگری نان میدهد مانازاینان میکشیم تاتوکل نیست کارخلق دست مردم است خواجه مارامنتظر ،ما نا دربان می کشیم
نوشته شده در چهار شنبه 9 مرداد 1392 ساعت 7:33 توسط امیر حسین. ،
موضوعات: بیت الپیامک، ،
صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 10 صفحه بعد